مهندسی ارزش معمولاً پس از فرایند مهندسی معکوس انجام میشود. در گام نخست، با استفاده از مهندسی معکوس، دانش فنی محصول شناسایی میشود. پس از دستیابی به این دانش، نوبت به بهکارگیری مجموعهای از راهکارهای مهندسی و محاسباتی برای ارزیابی و دستهبندی ارزش اجزای محصول میرسد؛ بهگونهای که بتوان به بخشهایی از محصول، کالا یا ساختار موجود، ارزش بیشتری افزود.
در مقاله آشنایی با چرخه مهندسی معکوس در ساخت و تولید، به تفصیل به موضوع مهندسی معکوس پرداختیم. در این مقاله ضمن بیان تفاوتهای مهندسی ارزش و مهندسی معکوس، تلاش کردهایم مجموعهای مختصر و مفید از مهارتها و تکنیکهایی را معرفی کنیم که برای کسب توانمندی در حوزه مهندسی ارزش به آنها نیاز خواهید داشت.
فهرست مطالب
مهندسی ارزش (Value Engineering) چیست؟
برای درک بهتر مهندسی ارزش، ابتدا باید با مفهوم "ارزش" آشنا شویم. ارزش مفهومی گسترده است که عناصر مختلفی مانند قیمت، اعتبار، عملکرد، قابلیت اطمینان، رضایت، تعالی، دقت، ایمنی، زیبایی و... را در بر میگیرد.
بهطور خاص، قابلیت اطمینان به ما نشان میدهد که یک محصول تا چه میزان در طول زمان بدون مشکل عمل خواهد کرد. اگر احتمال بروز مشکل برای درصدی از محصولات وجود داشته باشد، برای جبران آن معمولاً از گارانتی و وارانتی استفاده میشود؛ گارانتی شامل تعمیر یا تعویض است، در حالی که وارانتی بیشتر به معنای تضمین خدمات پس از فروش است.
زمانی که بخواهیم عملکرد یک سیستم یا محصول را مورد ارزیابی قرار دهیم، ابتدا باید با شاخصی به نام «شاخص ارزش» آشنا شویم. این شاخص از فرمول زیر بهدست میآید:
شاخص ارزش = بها / هزینه
در اینجا، بها یعنی ارزشی که خریدار برای محصول قائل است و حاضر است در ازای آن پرداخت کند. این بها فقط محدود به قیمت نیست و میتواند تمام جنبههای ارزش (مانند کیفیت، قابلیت اطمینان، زیبایی و...) را شامل شود. در مقابل، هزینه همان مبلغی است که فروشنده برای محصول تعیین کرده است. اگر این شاخص کمتر از یک باشد، یعنی خریدار احساس میکند ارزش دریافتی کمتر از هزینه پرداختی است، در نتیجه احتمال خرید کاهش مییابد.
مفهوم ارزش
مفهوم ارزش در مهندسی ارزش، ترکیبی از کارایی، کیفیت، زیبایی، ایمنی و رضایت مشتری در برابر هزینه پرداختشده است. این مفهوم فراتر از قیمت بوده و بر درک مشتری از مطلوبیت محصول تأکید دارد. هرچه نسبت مزایا به هزینه بیشتر باشد، ارزش نیز بالاتر خواهد بود. هدف مهندسی ارزش، افزایش این نسبت با حفظ کیفیت و کاهش هزینه است.
مشتری
در فرایند مهندسی ارزش، مشتری نقش محوری دارد، زیرا تمام تلاشها برای افزایش ارزش، در نهایت باید به رضایت او منجر شود. در این رویکرد، مشتری تنها یک خریدار نیست، بلکه مرجع اصلی تشخیص ارزش تلقی میشود. آنچه برای مشتری اهمیت دارد - اعم از کیفیت، قیمت مناسب، قابلیت اطمینان، زیبایی، یا خدمات پس از فروش - معیارهای اصلی در تعیین بها هستند. بنابراین، در تحلیل شاخص ارزش، توجه به ادراک و نیازهای واقعی مشتری امری ضروری است؛ زیرا محصولی که از نظر فنی یا اقتصادی بهینه باشد، ولی نتواند انتظارات مشتری را برآورده کند، فاقد ارزش مطلوب خواهد بود.
دستهبندی مشتریان
هدف ما این است که محصولی طراحی و عرضه کنیم که ضمن رفع ایرادات نسخههای قبلی، دارای ارزشی افزوده باشد؛ ارزشی که با خواستههای مشتریان همراستا باشد. منظور از ارزش، همان چیزی است که بتواند رضایت تمام گروههای مشتریان را جلب کند. مشتریان از نظر نوع واکنش به محصولات جدید به پنج دسته تقسیم میشوند:
- نوگرایان (2.5%): این گروه علاقهمند به تجربه اولینهای بازار هستند و بدون نیاز به تأیید دیگران، محصولات جدید را خریداری میکنند. آنها اغلب دنبال نوآوری و برندینگاند.
- رهبران فکری (13.5%): این دسته بر ویژگیهای فنی محصول تمرکز دارند. اگر محصول را تأیید کنند، آن را به دیگران نیز معرفی میکنند.
- اکثریت اولیه (34%): آنها منتظر تأیید رهبران فکری میمانند و پس از اطمینان از کیفیت محصول، اقدام به خرید میکنند.
- اکثریت ثانویه (34%): این گروه با شک و تردید به نوآوریها نگاه میکنند و دیرتر از دیگران خرید میکنند. به آنها "شکاکان" نیز گفته میشود.
- پذیرندگان دیرهنگام (16%): این افراد سنتگرا هستند و بهسختی با فناوریها یا محصولات جدید کنار میآیند، مانند نسل قدیمیتر که هنوز با گوشیهای لمسی ارتباط برقرار نکردهاند.
ارزش را مشتری تعیین میکند یا عرضه کننده
مشتری تصمیمگیر نهایی در خرید است و اگر شاخص ارزش محصول کمتر از یک باشد، آن را نمیخرد. بنابراین، تولیدکننده باید ارزشی ایجاد کند که از نگاه مشتری بهصرفه باشد. ایجاد ارزش بر عهده طراح یا فروشنده است، نه مشتری. در اینجا مفهوم کیفیت مطرح میشود که از دیدگاه کرازبی، یعنی انطباق با خواستههای مشتری.
شاخص ارزش تحت تاثیر چه عواملی قرار میگیرد؟
شاخص ارزش متغیری وابسته به عوامل مختلفی مانند زمان، مکان، میزان تقاضا، امکان جایگزینی، و فشارهای بیرونی است. از آنجا که این شاخص برابر است با نسبت "بها به هزینه"، هر تغییری در این عوامل میتواند صورت کسر را تغییر دهد. برای مثال، انتخاب خودرو در سنین مختلف متفاوت است؛ افراد زیر ۲۵ سال معمولاً به دنبال خودروهای اسپرت هستند، در حالیکه افراد ۳۵ تا ۴۵ سال ترجیح میدهند خودرویی با عملکرد مناسب و کاربردی داشته باشند، و افراد بالای ۴۵ سال بیشتر به دنبال خودروهای جادار و خانوادگیاند.
این نشان میدهد که زمان میتواند بر ارزش یک کالا تأثیر بگذارد. یا مثلاً مکان نیز مؤثر است؛ قیمت یخ در مناطق گرمسیر بالاتر از مناطق سردسیر است. همچنین در ماه رمضان، به دلیل افزایش تقاضا، قیمت خرما افزایش مییابد. همه این موارد نشان میدهند که شاخص ارزش، مفهومی پویا و وابسته به شرایط است.
معرفی تکنیک FAST
در این دوره با تکنیکهای متعددی در حوزه مهندسی ارزش آشنا خواهید شد، اما در این مقاله تمرکز ما بر یکی از مهمترین و کاربردیترین آنهاست: دیاگرام Functional Analysis System Technique (FAST) که به معنای تکنیک سیستماتیک تحلیل عملکرد وظیفهای است.
مدارک مهندسی ارزش
انجمن مهندسی ارزش آمریکا (Value-eng.org)، مدارک حرفهای مختلفی را ارائه میدهد که در دوره آموزش مهندسی ارزش نیز سرفصلهای آنها تدریس شده است. این مدارک عبارتند از:
- CVS (Certified Value Specialist): این مدرک معادل سطح کارشناسی است و یک برنامه جامع ۴ ساله محسوب میشود. در این دوره، تکنیکهای متنوع مهندسی ارزش آموزش داده میشود و شرکتکنندگان با عواملی که بر بها تأثیر میگذارند آشنا میشوند. همچنین یاد میگیرند که کدام گروه از مشتریان برای تمرکز بازار مناسبترند و چگونه از تکنیکهای خلاقیت در طراحی و بهبود محصول بهره بگیرند.
- AVS (Associate Value Specialist): این مدرک در سطحی بالاتر از CVS قرار دارد و معادل کارشناسیارشد در نظر گرفته میشود.
- VMP (Value Methodology Practitioner): این سطح معادل دکترا بوده و افراد در آن به ارائه مقالات علمی، انجام پژوهشهای پیشرفته و توسعه روشهای جدید در مهندسی ارزش میپردازند.
مهندسی معکوس (Reverse Engineering) چیست؟
همانطور که در دوره آموزش مهندسی معکوس بیان شد، مهندسی معکوس فرآیندی است که در آن یک محصول آماده را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهیم تا به نحوه ساخت، اجزا و فناوریهای بهکاررفته در آن پی ببریم. این روش معمولاً زمانی استفاده میشود که اطلاعات فنی محصول در دسترس نیست یا هدف، بهبود و بازطراحی آن است.
برای مثال، اگر یک شرکت بخواهد عملکرد یک دستگاه پیشرفته خارجی را درک کند، ممکن است آن را باز کرده، اجزایش را بررسی کرده و فرآیند تولید آن را مستندسازی کند تا در نهایت بتواند نمونه مشابه یا بهتری از آن بسازد.
تفاوت مهندسی ارزش و مهندسی معکوس در چیست؟
معیار مقایسه |
مهندسی ارزش |
مهندسی معکوس |
هدف |
بهبود عملکرد و کاهش هزینه |
تحلیل و بازسازی محصول موجود |
جهتگیری |
آیندهنگر (در مرحله طراحی) |
گذشتهنگر (از محصول نهایی) |
نقطه شروع |
از نیازها و اهداف پروژه |
از محصول موجود |
تاکید بر |
ارزشافزایی برای مشتری |
درک ساختار و عملکرد |
کاربرد |
طراحی، تولید، خدمات |
تحلیل رقبا، مستند سازی |
ابزارها |
تحلیل عملکرد، نمودار FAST |
اسکن، مدلسازی، تحلیل اجزا |
کاربردهای مهندسی ارزش و مهندسی معکوس
کاربردهای مهندسی ارزش عبارتند از:
- کاهش هزینههای تولید بدون کاهش کیفیت محصول
- بهینهسازی طراحی در پروژههای عمرانی یا صنعتی
- افزایش بهرهوری در فرآیندهای تولید یا خدمات
- ارزیابی و انتخاب بهترین گزینههای تأمینکننده یا مواد اولیه
کاربردهای مهندسی معکوس عبارتند از:
- تحلیل محصولات رقبا برای بهبود طراحی داخلی
- بازتولید قطعات یا سیستمهای بدون نقشه یا مستندات
- کشف آسیبپذیریهای امنیتی در نرمافزارها یا سختافزارها
- بازیابی فناوریهای منسوخشده یا قطعات یدکی کمیاب
نتیجهگیری
در مهندسی ارزش، هدف اصلی دستیابی به بهترین عملکرد و بهرهوری با کمترین هزینه ممکن، همراه با کیفیتی است که مورد انتظار مشتری باشد. یکی از ارکان مهم این حوزه، شناسایی راهکارهای مؤثر برای کاهش هزینه و بهکارگیری پنج روش اصلی برای افزایش شاخص ارزش است. در دورههای گروه آموزشی پارس پژوهان نیز تلاش ما بر این است که با استفاده از اساتید با تجربه، دورههایی کاملاً کاربردی و پروژهمحور برگزار کنیم.
نویسنده: پوریا گرجی، کارشناس مهندسی صنایع. رضا صفایی، کارشناس مدیریت صنعتی